روایت آهویی دارم خوشگله و بلدیه شاهرود!
سرویس فرهنگی
روزی کسانی نزد پیری رفتند و گفتند یا پیر .بیا که خاکی بر سرمان شد . رئیس بلدیه را برکنار کردند آن هم بدون رجوع بهقوانین و کس دیگری بجایش بنشاندند اما چشمت روز بد نبیند که قاضی حکم به ابقاع آنقبلی داد.
پیر گفت خوب الان موضوع چیست ؟
گفتند ای بزرگوار الان شهر دو بلدیه داردارد و یک کرسی! نمی شود که آن را نصف کرد در ضمن ابعادشان هم به گونه ای است کهنشیمان هر دو در یک صندلی هیچ نتوان کرد !
گفتا این کار که غم دارد بگذارید لحظاتیبیندیشیم اندیشیدن وی تاغروب طول کشید.
سپس از وان حمام بیرون جست و فریاد ندر کوچه گفت یافتم . یافتم . یافتم . گرد او امدند و گفت بروید شورائیان رابیاورید تا راه حل به خودشان گویم .
کارنامه مدیرکل 16 ساله سازمان تبلیغات اسلامی استان سمنان
بلدیه ,یافتم ,ای ,روایت ,یک ,الان ,بلدیه شاهرود ,روایت آهویی ,و بلدیه ,یافتم یافتم ,آهویی دارم
درباره این سایت