محل تبلیغات شما

فیلی که موش زایید/ دکتری که با فوق لیسانس ثبت نام کرد
سرویس فرهنگی
مطبش سر کوچه ما بود. آدم محترمی بود و اهالی محل با نام "بهروز دکتر"می شناختندش. محله ما در پایین شهر بود و اگر پدر یکی از بچه ها کارمن دولت هم میبود، آدم حسابی محسوب می شد چه برسد به این که پدرت دکتر باشد.

همیشه به بهزاد پسر دکتر حسودیم می شد ودوست داشتم بهروز دکتر  پدر من باشد. اوالگوی زندگی من بود. با آن ظاهر اتو کشیده و عصا قورت داده، حقا که پدر ایده آلیبرای ما پاپتی های پایین شهری بود.
اما همه چیز یک روز پاییزی به پایان رسید. ننه ی حمید که از روستا برای دیدن پسر ونوه هایش به شهر آمده بود، حالش خراب شد و مرا فرستادند دنبال بهروز دکتر. او همسریع خودش را بالای سر پیرزن رساند و دواییش کرد.

سرتان را درد نیاورم، ننه حمید مُرد وپدر حمید از بهروز دکتر شکایت کرد. اداره بهداری هم آمد و در مطب دکتر را تختهکرد. همسایه ها می گفتند بهروز "سوزن زن" بوده است و همه این سال هاالکی گفته است که دکتر است. اسطوره "بهروز دکتر" در ذهن من فرو ریخت والگوی زندگی من، "سوزن زن" ساده ای بود که دیگر مردمم حتی برای زدنآمپول هایشان هم به او اعتماد نمی کردند.


کارنامه مدیرکل 16 ساله سازمان تبلیغات اسلامی استان سمنان

وعده های پوشالی یک نماینده/دروغ هرچه بزرگتر باورش راحت تر

یکی از مشکلات عدیده شاهرودو میامی فقدان مدیریت است

دکتر ,بهروز ,پدر ,هم ,ها ,حمید ,بهروز دکتر ,شد و ,نام کرد ,می شد ,الگوی زندگی

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فرهنگ و اندیشه تراكتور آنلاین Connie's collection mopeforna رعایت و حفظ قانون، مقررات و حقوق شهروندی ✿✿الهه احساس...✿✿ Jana's page وبلاگ همسفر سمیه موسسه علمی - تحقیقاتی چشم انداز هزاره سوم ملل (GIS-RS-Google earth -GPS-iT-Matematic-Statistics)